سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فردین


در انتظار آفتاب
دلنوشته های قاصدک
لیلای بی مجنون
تیلون
پارمیدای عاشق
ir-software
کلبه بصیرت
اسپایکا
پرپر
ندای دریا
یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ
جوک بی ادبی
بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
*نهانخانه جان*
تنهایی......!!!!!!
نـــرگــــس 1
کارشناس مدیریت دولتی
دلتنگ احساس تو
*bad boy*
پیام رهایی
یامهدی
شهریار کوچه ها
ترخون
چی شده اون همه احساس ....اینو هرگز نمیدونم
گل خشک
از همه جا
جیغ بنفش در ساعت 25
... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی
نت سرای الماس
هرکس منتظر است...
همه هستیم
profosor
I AM WHAT I AM
مجموعه اشعار الیکا یحیایی
PARINAZ
Tarranome Ziba
✖√ناگفته های دختر تـ❤ـنها √✖
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
متین
غزلیات محسن نصیری(هامون)
عاشق رها
قتلیش
دوستی
عکس و مطلب
دوستانه
به دادم برس
رویـــ .. موجــ .. کــهــکــشــان
خط خطی های یک دخترروانی...
شاسوسا
یک عاشقانه ی ساده برای من......
مشق عشق ناز
کردان KORDAN
فرهنگی
نگار
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
دلو بزن به دریا
وایسا دنیا...
مسافرملکوت
تشنه دیدار
*دخترانه هایم*
بهار عشق
دل شکسته
آموزش گام به گام هنر جدید ربان دوزی
عدالت جویان نسل بیدار
قدیسان مرگ
آخرین اخبار شرکت های مربوط به موبایل
متــــرسک㋡
تینا
roksana
دختران حوا
طعم تـ لـخ خـو د اِرضآیــی
♥ღردپای عشق♥ღ
جوجو
نامفهوم
بهورز روستا
شب عشق
عاشق باش و کوچک چون عشق میداند ایین بزرگ کردنت را
II pArMIiS II
اشـــــــک
بهاره تنها
بهترین دوست
به نام خالق عشق
فروش خوکچه هندی
فقط خدا
vagte raftan
عشقولانه های من!
دختران رویایی
red roz
..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::..
tarannome del
صداقت

علم نانو در زندگی
سرگرمی و اوقات خوش
خیارج موزیک | خیارج سرای من است
•.♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥.•


1)امام حسین (ع)در روز عاشورا پیوسته ومدام مشغول ذکر لا حول ولا قوه الا بالله بود.


2)امام حسین صبح عاشورا با داشتن موذن مخصوص خودشان اذان گفثند.


3)به فرمایش امام صادق:چهل هزار فرشته نزد قبر سیدال شهدا ژولیده وغبار الود تا روزقیامت بران حضرت می گریند.


4)عروس و دامادی که در روز عاشورا به شهادت رسیدند،وهب وهانیه نام داشتند.هانیه تنها زنی بود که در کربلا به شهادت رسید.


5)اولین زمینی که خداوند آن راقداست بخشید زمین کربلا بود.


6)اولین آبی که خداوند آن را قداست بخشید،آب فرات بود.


7)اولین شخصی که درشب عاشورا،اعلام یاری به ابا عبدالله کرد حضرت ابوالفضل بود.


8)اولین شهید از خاندان بنی هاشم درروز عاشورا حضرت علی اکبر بود.


9)اولین شخصی که با تربت امام حسین نماز خواند امام سجاد بود.

10)تعداد شهدایی کربلا به 72 تن معروف است


ارسال شده در توسط فردین

ارسال شده در توسط فردین

ارسال شده در توسط فردین

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛

روبه روی یک آب نمایسنگی . پیرمرد از دختر پرسید :

 - غمگینی؟

 - نه .

 - مطمئنی ؟

 - نه .

 - چرا گریه می کنی ؟

 - دوستام منو دوست ندارن .

 - چرا ؟

 - چون قشنگ نیستم .

 - قبلا اینو به تو گفتن ؟

 - نه .

 - ولی تو قشنگ ترین

 دختری هستی که من تا

 حالا دیدم .

 - راستمی گی ؟

 - از ته قلبم آره

 دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.

 چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاشرا پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛

عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!


ارسال شده در توسط فردین

زمین، آسمان، قلم، دفتر، ماه،
دلتنگی، بی ریا، بی جان، عشق، روشنی
لحظه ها، زندگی، تیرگی،  یک وداع
حادثه، عاشقی، یک تپش، یک صدا
جیره ها، بینوا، یک جفا، یک وفا
لاله ها، دل ریا، در خفا، یک ندا
بیم و ترس، هول و هوش
کوچه ها، جاده ها، یک سفر
راه عشق، بی ثمر
دیده ها بی فروغ
سینه ها بی صفا
آب و غم، نان و سنگ
یک زبان، یک صدا
دین و دل، جان و روح
یک فروغ، یک سحر، یک غروب
آه من، ناله ها
من،تو،فاصله بین ما
عشق یک طرفه،حرفه تو یک دنیا
درد من،حرف من
سوز باد،رنگ زرد
یک گوشی،ضجه یک مرد
شب،اشک و یاد تو
دست من،دلتنگی و جمله نرو
خواهش،باور،لحظه دیدار
غم تو ومن هر شب بیدار
تو و جاده،
شور تو، باله ها
رقص و مرگ یک هوار:
های و های
های و های
مرده ها، روزه ها، یک اتم، یک فضا
سایه ها، سایه ها
پس ز پیش، پیش جدا
من ز تو، تو جدا
من اسیر، تو رها
واژه ها بی صفا
واژه ها بی دوا
دل غریب
دل نحیف
نبض ها بی صدا
قلب ها بی صدا
زندگی بی صدا...
من و حسرت یک نگاه
روزو شب آه و آه
آه و آه


ارسال شده در توسط فردین

آموزگار: وقتی بزرگ شی چه میکنی ؟

شاگرد: عروسی

آموزگار: نخیر منظورم اینه که چی میشی ؟

شاگرد: داماد ...
آموزگار: منظورم اینه وقتی بزرگ شی چی بدست میاری ؟
 شاگرد: زن
آموزگار: احمق ، وقتی بزرگ شی برای پدر و مادرت چه میکنی ؟
شاگرد: عروس میگیرم
آموزگار: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخواهند ؟
شاگرد : نوه...!!!


ارسال شده در توسط فردین

چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم

به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. 

اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند

 و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است.

بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند وعلت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند. 

آنها به استاد گفتند:«ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد

 و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم

 و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.»

استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد امتحان بدهند. 

چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد

 و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند...

 

آنها به اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت.

 سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند،

سپس ورقه را برگرداندند تا به سوالی که 95 نمره داشت پاسخ بدهند.

سوال این بود: کدام لاستیک پنچر شده بود؟! 


ارسال شده در توسط فردین
<      1   2   3   4      >